فراموشاندنلغتنامه دهخدافراموشاندن . [ ف َ دَ ] (مص ) اِنساء. فراموشانیدن . از یاد خود یا دیگری ببردن . مقابل به یاد کسی آوردن . سبب فراموشی گشتن دیگران را. فراموش کنانیدن . (یادداشت به خط مؤلف ).