فرامشیلغتنامه دهخدافرامشی . [ ف َ م ُ ] (حامص ) فراموشی . از یاد بردن : با آن غم و رنج بی کناره داروی فرامشی است چاره . نظامی .و رجوع به فرامشتی و فراموشی شود.