ترجمه مقاله

فخور

لغت‌نامه دهخدا

فخور. [ ف ُ ] (ع مص ) نازیدن . || نازیدن به خوی نیکو. || افزون داشتن کسی را بر کسی در فخر. (منتهی الارب ). رجوع به فخر و فخار شود.
ترجمه مقاله