ترجمه مقاله

فامی

لغت‌نامه دهخدا

فامی . [ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به فامه . رجوع به فامة شود. || منسوب به احمد فامی نیشابوری . (سمعانی ). || میوه فروش . (تاریخ بیهقی ). رجوع به فامة شود. || شیرفروش . (منتهی الارب ). ظاهراً درست به نظر نمیآید.
ترجمه مقاله