ترجمه مقاله

فاختی

لغت‌نامه دهخدا

فاختی . [ خ ِ ] (ص نسبی ) هرچه به رنگ فاخته باشد. (ناظم الاطباء). خاکستری رنگ . || (اِ) قسمی خز که در شوش کردندی . (از ابن البیطار). || همان فاخته که یکی از اصول هفده گانه ٔ موسیقی است . رجوع به فاخته شود.
ترجمه مقاله