ترجمه مقاله

غیاث الدین

لغت‌نامه دهخدا

غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) محمد نیشابوری . جوانی خوب بود و طبعی نیک داشت . دانش نیز فرامیگرفت . در شعر «حریمی » تخلص میکرد و این مطلع از اوست :
مکن بی موجبی ای شوخ ترک گفتگو با من
گناهی گر بغیر از عاشقی کردم بگو با من .

(از مجالس النفائس ص 150).


شاید وی همان غیاث الدین محمد نیشابوری قاضی مشهد متخلص به سامی باشد. رجوع به همین اسم شود.
ترجمه مقاله