ترجمه مقاله

غلق

لغت‌نامه دهخدا

غلق .[ غ َ ] (ع مص ) غلق باب ؛ بستن در را. این کلمه لثغة یا لغت ردیه ای در اِغلاق است . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). دربستن . (غیاث اللغات ). || غلق در زمین ؛ دور رفتن . (منتهی الارب ). اِمعان . (اقرب الموارد). || (اِمص ) بستگی در. اسم است اِغلاق را. (منتهی الارب ). بسته بودن باب . || (اِ) فضای محصور. باغ محصور بوسیله ٔ دیوار. ج ، اَغلاق . (دزی ج 2 ص 224). || (ص ) رجل غلق ؛ مرد کلان سال لاغر یا سرخ فام ، و کذا جمل غلق . (منتهی الارب ): رجل او جمل غلق ؛ کبیر اعجف و قیل احمر. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله