غلطاندازی
لغتنامه دهخدا
غلطاندازی . [ غ َ ل َ اَ ] (حامص مرکب ) غلطانداز کردن . فریبندگی :
از غلطاندازی دوران مشو غافل که چرخ
میشمارد اختر تابان چراغ دور را.
رجوع به غلطانداز شود.
از غلطاندازی دوران مشو غافل که چرخ
میشمارد اختر تابان چراغ دور را.
طالع (از آنندراج ).
رجوع به غلطانداز شود.