ترجمه مقاله

غفل

لغت‌نامه دهخدا

غفل . [ غ َ ف َ ] (ع مص ،اِمص ، اِ) به معانی غفلة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به غفلة شود. || افزون و بلند و فراخی زیست . (منتهی الارب ): الکثیرالرفیع، والسعة من العیش ، یقال : هو فی غفل من عیشة. (اقرب الموارد). صاحب تاج العروس آرد: «الغفل محرکة، الکثیر الرفیع (به غین معجمه ) والسعة من العیش » بنابراین غفل به معنی زندگی فراخ و خوش است . || (مص ) نیم خواب شدن . چرت زدن . خواب سبک کردن . خوابیدن . (دزی ج 2 ص 218) .
ترجمه مقاله