ترجمه مقاله

غرون

لغت‌نامه دهخدا

غرون . [ غ َرْ رو ] (اِخ ) نام مردی . (منتهی الارب ). غرون موصلی از ابی یعلی و ابواسحاق ابراهیم بن لاجین الاغری حدیث کند، از ابرقوهی سماع کرد و حافظبن حجر و دیگران از وی سماع کنند، و اسانیدی که از او به ما رسیده عالی است . (از تاج العروس ).
ترجمه مقاله