ترجمه مقاله

غرور

لغت‌نامه دهخدا

غرور. [ غ ُ ] (اِخ ) جائی است . امرءالقیس گوید :
عفا شطب من اهله و غرور
فمو بولة ان الدیار تدور.
گفته اند آن کوهی است در دمخ از دیار کلاب و تپه ای است در اباض ، و آن تپه ٔ احسیر است که خالدبن ولید از آنجا بر مسیلمه تاخت . و گفته اند وادئی است ، و قول امرءالقیس بر همه ٔ اینها اطلاق می شود. (از تاج العروس ).
ترجمه مقاله