ترجمه مقاله

غدانی

لغت‌نامه دهخدا

غدانی . [ غ ُ نی ی ] (ع ص ) جوان نازک و نرم اندام : شاب غدانی ؛ جوانی نیکو و ناعم . (منتهی الارب )(آنندراج ). غدانی الشباب . در قول رؤبة آمده : بعد غدانی الشباب الابله ؛ مقصودش جوان تازه و با طراوت است . (از اقرب الموارد). || (ص نسبی ) منسوب به غدانةبن یربوع ، بطنی از تمیم است . (انساب سمعانی ).
ترجمه مقاله