ترجمه مقاله

غات

لغت‌نامه دهخدا

غات . (اِخ ) رات . مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: قصبه ٔ مرکز قضائی است در طرابلس غرب در 395 هزارگزی جنوب غربی مرزوق که مرکز لوای سنجاق ولایت فزان است . و در 582 هزارگزی جنوب غدامس در 24 درجه و 37 دقیقه ٔ عرض شمالی و هفت درجه و 57 دقیقه و 30 ثانیه ٔ طول شرقی واقع شده . 8 هزار تن نفوس و چند مسجدجامع و یک سور و قلعه ، و تجارت با حرارت و یک بازاربزرگ سالیانه دارد. این قصبه بر فراز شمال غربی دامنه ٔ تلی واقع شده . یک قسمت آن در میان سور شهر و قسمت دیگر در خارج به صورت محلات متفرقه میباشد. غات به انضمام حوالی خود بشکل یک واحه است و آن از اطراف محدود به صحراست . آب در این واحه فراوان است . در بعض جاها در دو سه «قلاچ » آب بیرون می آید. نخلهای بسیار و اشجار دیگر و مختصری زراعت دارد، قصبه ٔ برکه در ده هزارگزی جنوب واقع شده و از ملحقات آن است . آب و اشجار و نباتات این محل جالب توجه و بسیار دلکش و با صفاست . غات مخزن تجارت بزرگی در سودان و تمام افریقای وسطی است . کاروانهائی که در میان سودان و تنبکتو و طرابلس غرب آمد و شد دارند از اینجا عبور میکنند. موادتجارتی که از افریقای وسطی به اسکله ٔ طرابلس حمل و نقل میشود ابتداء در غات جمع میگردد و از اسلکه ٔ مزبور امتعه ٔ اروپائی به اطراف افریقای وسطی تقسیم و ارسال میگردد. اکثریت اهالی را بربرها تشکیل میدهند و قسمتی هم عرب هستند که مشغول داد و ستد میباشند. زبان محلی زبان بربری است . عربی هم معمول است . از زمانهای بعید مستقلاً اداره میشد ولی نفاق و تفرقه در بین عائله ٔ حاکم سبب شده که بدفعات بوسیله ٔ والیگری طرابلس غرب تابع خلافت اسلامی شده اند و سرانجام در 1292 هَ. ق . در زمان ولایت مصطفی عاصم پاشا تعدادی لشکر و چند توپ فرستاده قصبه و ملحقات و حوالی آن را به میل و خواهش خود اهالی تحت تبعیت عثمانی و بشکل قضای ملحق بسنجاق فزان درآوردند ولی جا دارد که بشکل سنجاق جداگانه ای درآید چون که اهمیت بزرگی از حیث تجارت و سیاست در صحرای کبیر دارد. دائره ٔ این قضا منحصر به واحه نیست . در بین بیابان و جاهای دور واحه های چندی هم جولانگاه بربرهای توارق را نیز در بر دارد و به هشت ناحیه ٔ زیر منقسم شده : سین سمنو. هون . زله . قطرون . الوادی الغربی . الوادی الشرقی . الصفرة. الشرقیه . (قاموس الاعلام ترکی ج 5). غات دارای هشت هزار سکنه است .
ترجمه مقاله