ترجمه مقاله

عنبر لرزان

لغت‌نامه دهخدا

عنبر لرزان . [ عَم ْ ب َ رِ ل َ ] (اِخ ) کنایه از گیسوی حضرت رسالت پناه (ص ). (از برهان قاطع) (از انجمن آرا) (از ناظم الاطباء). عنبر ارزان . رجوع به عنبر ارزان شود :
بوی کز آن عنبر لرزان دهی
گر به دو عالم دهی ارزان دهی .

نظامی .


ترجمه مقاله