عنادل
لغتنامه دهخدا
عنادل . [ ع َ دِ ] (ع اِ) ج ِ عَندلیب . (منتهی الارب ) (دهار) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). زیرا هر اسم عربی که از چهار حرف بیشتر داشته باشد در حالت جمع یک یا دو حرف از آخر آن حذف کنند. (از غیاث اللغات و منتهی الارب ) :
جرس دستان گوناگون همی زد
بسان عندلیبی از عنادل .
جرس دستان گوناگون همی زد
بسان عندلیبی از عنادل .
منوچهری .