عمار
لغتنامه دهخدا
عمار. [ ع َم ْ ما ] (اِخ ) ابن محمد، مکنی به ابوالحسین . از وزرای دولت فاطمی مصر بود. وی در عهد الحاکم بامراﷲ متصدی دیوان انشاء گشت . سپس وساطت بین خلیفه و طوایف مشارقه و ترکان را بعهده ٔ او گذاشتند و ملقب به امیرالخطیر و رئیس الرؤساء گشت . او در سال 411 هَ .ق . در عهد الظاهر لاعزاز دین اﷲ فاطمی از منصب خویش معزول گشت و سپس بقتل رسید. (از الاعلام زرکلی ازالاشارة الی من نال الوزارة ص 33 و النجوم الزاهرة ج 4 ص 189). رجوع به معجم الانساب زامباور ص 148 شود.