ترجمه مقاله

علاقه

لغت‌نامه دهخدا

علاقه . [ ع ِ ق َ / ق ِ ] (از ع ، اِ) بند کمان و تازیانه و شمشیر و جز آن که بدان آنها را شخص بر خود می آویزد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || هر چیز که بدان چیزی را آویزند. (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). || آنچه از میوه به درختان آویزان باشد. (اقرب الموارد). ج ، علائق ، عُلاقی ̍. || دنباله .
- علاقه ٔ دستار ؛ طره ٔ آن . (از غیاث اللغات )(از آنندراج ). شمله . (برهان ).
ترجمه مقاله