ترجمه مقاله

عقراء

لغت‌نامه دهخدا

عقراء. [ ع َ ] (ع ص ) مؤنث أعقر. ماده شتر که انیاب وی شکسته باشد. ج ، عُقر. (از اقرب الموارد). || (اِ) ریگ توده ٔ بلند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اِخ ) نام شهری است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله