ترجمه مقاله

عفاف

لغت‌نامه دهخدا

عفاف . [ ع َ ] (ع مص ) باز ایستادن از حرام و پارسائی نمودن . (از منتهی الارب ). خودداری و امتناع از آنچه جایز و نیکو نباشد، خواه در گفتار باشد خواه در کردار. (از اقرب الموارد). باز ایستادن . (آنندراج ). نهفتگی کردن . (المصادر زوزنی ). باز ایستادن از زشتی . (دهار). عَف ّ. عَفافة. عِفّة. و رجوع به عف و عفافة و عفة شود. || باد سخت آمدن . (المصادر زوزنی ). || تیز دادن . (بحر الجواهر).
ترجمه مقاله