ترجمه مقاله

عصمةالدین

لغت‌نامه دهخدا

عصمةالدین . [ ع ِ م َ تُدْ دی ] (اِخ ) دختر منوچهربن فریدون شروانشاه ممدوح خاقانی شاعر است . خاقانی چند بار مدح او را گفته و یک بار نیز اورا برای اجازت سفر شفیع قرار داده است :
عصمةالدین صفوةالاسلام را
افتخار دین و دنیا دیده ام .

خاقانی .


عصمةالدین شاه مریم آستین
کآستانش بر جنان خواهم گزید.

خاقانی .


ای کعبه ٔ ملک عصمةالدین
من بنده ٔ رایگان کعبه .

خاقانی .


ترجمه مقاله