ترجمه مقاله

عشار

لغت‌نامه دهخدا

عشار. [ ع ُ ] (ع ص ، ق ) دهگان ، و آن معدول است از عشرة: جاؤوا عشارعشار؛ دهگان دهگان . (منتهی الارب ). دهگان دهگان . (دهار). معدول است از عشرةعشرة، بصورت نکره ، و آن غیرمنصرف است بجهت وصف و عدل . گویند: جاء القوم عشار؛ یعنی آن گروه ده ده آمدند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله