عرقیه
لغتنامه دهخدا
عرقیه . [ ع َ رَ قی ی َ ] (اِ) دستارچه و روپاک ابریشمین . (از برهان ). رومال کوچک که به آن عرق پاک کنند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). دستارچه و روپاک ابریشمین که بدان عرق برچینند. (آنندراج ). پارچه ٔ کوچکی که بدان عرق از بدن پاک کنند. دستمال و رومال . (ناظم الاطباء) :
در عرقیه قطرات عرق (؟)
شبنم گل بود بروی ورق .
در عرقیه قطرات عرق (؟)
شبنم گل بود بروی ورق .
میرخسرو (از آنندراج ).