عرض شدن . [ ع َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) معروض شدن . (از آنندراج ) :
گر ز صد آرزوی وصل یکی بشماری
تا قیامت نشود عرض تمنای دلم .
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.