ترجمه مقاله

عرص

لغت‌نامه دهخدا

عرص . [ ع َ رِ ] (ع مص ) پراکنده درخشیدن برق . (از منتهی الارب ). مضطرب شدن برق . (از اقرب الموارد). || نشاط و شادمانی نمودن . (از منتهی الارب ). فعال و بانشاط شدن . (از اقرب الموارد). نشاطی شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || بوی نم گرفتن خانه و گیاه . (از منتهی الارب ). تغییر یافتن بوی خانه و گیاه از نمناکی . (از اقرب الموارد). دم گرفتن خانه از نم . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله