ترجمه مقاله

عراقیب

لغت‌نامه دهخدا

عراقیب . [ ع َ ] (ع اِ) بینی های کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج )، ج ِ عُرقوب . خیاشم الجبال . مرکب . || راههای تنگ و دشوار گذار در پشت کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || کارهای سترگ و دشوار. || کارهای درهم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || پاشنه ٔ پشت نعلین باشد و منه قول النبی (ص ): ویل للعراقیب من النار. (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله