ترجمه مقاله

عدرئیل

لغت‌نامه دهخدا

عدرئیل . [ ع َ رَ ] (اِخ ) (به عبری مواشی خدا) پسر برذلی که میرآب دختر شاول را که قبل از این بدارد وعده شده بود به حباله ٔ نکاح خود درآورد و عدرئیل از وی پنج پسر داشت . اینان به جبعونیان تسلیم شدند تا به قصاص ظلمی که شاؤل جد ایشان به اهالی جبعونیان کرده بود در حضورخداوند کشته شوند. (قاموس کتاب مقدس ). || شوهر میرب دخت بکر شاؤل بود. (قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله