ترجمه مقاله

عجرة

لغت‌نامه دهخدا

عجرة. [ ع ُ رَ ](ع اِ) جای سطبری و درشتی از هر چیزی . (منتهی الارب )(آنندراج ). موضع العجر. (اقرب الموارد). || گره رگ و پی . (منتهی الارب ). گره در عروق بدن . (اقرب الموارد). || گره چوب و جز آن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). العقدة فی الخشب و الخیط و نحوهما. (اقرب الموارد). || عیب و منقصت . || هر آنچه در وی پیشی نمایند و پنهان کنند. || کارهای مشکل و دشوار. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله