عباردلغتنامه دهخداعبارد. [ ع ُ رِ ] (ع ص ) جاریة عبارد؛ دختر سپیدرنگ و تازه بدن نازک و لرزان اندام . (ناظم الاطباء). || شاخ نرم و نازک . (منتهی الارب ) (آنندراج ).