ترجمه مقاله

طنخ

لغت‌نامه دهخدا

طنخ . [ طَ ن َ ] (ع مص ) ناگوارد گردیدن . (منتهی الارب ). ناگوار شدن . (منتخب اللغات ). ناگوارد گرفتن . (تاج المصادر). || دل گرفته شدن از چربش . (منتهی الارب ). دل گرفتن از چربی و خورش . (منتخب اللغات ). || فربه و پرگوشت شدن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله