ترجمه مقاله

طسوم

لغت‌نامه دهخدا

طسوم . [ طُ ] (ع مص ) ناپدید گردیدن : طسم الشی ٔ طُسوماً. کذا فی طسم الطریق . لغةٌ فی طمس ، علی القلب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || طسمته ؛ ناپدید کردم او را. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله