ترجمه مقاله

طالقانی

لغت‌نامه دهخدا

طالقانی . [ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) سعد طالقانی .مؤلف تاریخ سیستان ذیل عنوان «آمدن فضل بن حمید به امیری سیستان » گوید: فضل بن حمید برفت به حرب او (جیهانی ) سوی بست ، روز سه شنبه هشت روز گذشته از جمادی الاولی سنه ٔ اثنی و ثلثمائة، چون بنوزاد رسید، بومنصورجیهانی پذیره ٔ او آمد، و آنجا حربی سخت بکردند و هزیمت بر جیهانی افتاد. با گروه خویش برفت سوی سعد طالقانی شد بزابلستان ... چون جیهانی نزدیک سعد رسید، قصد بُست کردند هر دو، چون برزدان رسیدند، فتح بن مارحوح تاختن کرد بر ایشان ، و بسیار مردم کشته شد، آخر فتح بهزیمت شد و جیهانی و سعد هر دو به بست اندرآمدند... فضل بن حمید بیمار صعب شده بود و سوی بدر به پارس نامه نبشته که کسی فرست بجای من و علت خویش و مال خویش یاد کرده و بدر محمدبن طغریل را با سپاهی کاری بفرستاده بود، روز سه شنبه پنجروز مانده از ذی القعده ٔ سنه ٔ اثنی و ثلثمائة به سیستان اندرآمد، و برفت و به زمین داور شد و جیهانی و طالقانی به یک فرسنگی زمین داور با او حرب کردند و جیهانی بهزیمت برفت و طالقانی اسیر ماند، دو شب گذشته از محرم سنه ٔ ثلاث و ثلثمائة، و سعد را به عماری اندر به سیستان فرستاد و خالدبن محمد یحیی به زابلستان رفت با محمدبن طغریل ، و آنهمه کارها به صلاح بازآورد و به سیستان بازگشت ... شش روز باقی از جمادی الاولی سنه ٔ ثلاث و ثلثمائة، و سعد طالقانی را خلاص کرد، و با او بسیار نیکوئی کرد. (تاریخ سیستان ص 304 و 305).
ترجمه مقاله