ترجمه مقاله

صیغة

لغت‌نامه دهخدا

صیغة. [ غ َ ] (ع اِ)خلقت . (اقرب الموارد) (غیاث اللغات ). نوع . (اقرب الموارد). || طور. طریقت . ریخت . شکل . || هیأتی است که حاصل شود کلمه را باعتبار تقدم و تأخر حروف و حرکات و سکون آن . (غیاث اللغات ). صورت کلمه . صورت . ج ، صَیغ: صیغه ٔ مفرد. صیغه ٔ جمع. || (ص ) سهام صیغه ؛ یعنی همه از کار و عمل یک کس است . (منتهی الارب ). || (اِ) اصل : هو من صیغة کریمه ؛ یعنی از اصل بزرگ است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله