ترجمه مقاله

صوغ

لغت‌نامه دهخدا

صوغ . [ ص َ ] (ع مص ) فرورفتن آب بزمین . || نانخورش در نان فرورفتن . || آفریدن خدای کسی را. (منتهی الارب ). آفریدن . (تاج المصادر بیهقی ). || آماده کردن چیزی را بر مثال راست . (منتهی الارب ). مهیا ساختن آنرا بر مثال مستقیم . (اقرب الموارد). || در کالبد ریختن چیز گداخته را. (منتهی الارب ). || زرگری کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). || دروغ بستن و آراستن آنرا. (منتهی الارب ). || آسان به گلو درشدن شراب . (منتهی الارب )(اقرب الموارد). سوغ . || (ص ، اِ) همسال . همزاد. || همانند. مثل . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله