ترجمه مقاله

صنع

لغت‌نامه دهخدا

صنع. [ص ُ ن ُ ] (ع ص ) رجال صنعالایدی ؛ مردان ماهر در کار و پیشه ٔ خود. (اقرب الموارد). رجوع به مواد قبل شود.
ترجمه مقاله