ترجمه مقاله

صقر

لغت‌نامه دهخدا

صقر. [ ص َ ] (اِخ ) قاره ای است به مروت از زمین یمامة مربنی نمیر را. (معجم البلدان ). و بدانجا قاره ٔ دیگری است که آن را نیز صقر گویند. راعی نمیری گفته است :
جعلن اریطا بالیمین و رمله
و زات لغاط بالشمال و خانقه
و صادفن بالصقرین صوب سحابة
تضمنها جنبا غدیر و خافقه .

(معجم البلدان ).


ترجمه مقاله