صفاپرورد
لغتنامه دهخدا
صفاپرورد. [ ص َ پ َ وَ ] (ن مف مرکب ) صفاپرورده . آنچه یا آنکه از صفا سرشته باشد. آنچه با صفا پرورده باشد :
می عاشق آسا زرد به ، همرنگ اهل درد به
درد صفاپرورد به ، تلخ شکربار آمده .
می عاشق آسا زرد به ، همرنگ اهل درد به
درد صفاپرورد به ، تلخ شکربار آمده .
خاقانی .