ترجمه مقاله

صرافی

لغت‌نامه دهخدا

صرافی . [ ص َ رْ را ] (حامص ) کار صراف . شغل صراف : اما صرافی بهتراز کناسی . و شرط نیست که هر که ... درماند کناسی کندو از صرافی دست بدارد. (کیمیای سعادت ). || (اِ) محل کار صرّاف . دکان صرافی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله