ترجمه مقاله

صبره

لغت‌نامه دهخدا

صبره . [ ص ُ رَ] (ع اِ) بمعنی جاش که توده ٔ غله و غیره باشد که هنوز آن را وزن نکرده باشند. (غیاث اللغات از شرح نصاب و منتخب ) انبار گندم کیل و وزن ناکرده . (منتهی الارب ). کود گندم . (مهذب الاسماء). || طعام بیخته . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سنگریزه های درشت فراهم آمده . (منتهی الارب ). الحجاره الغلیظة المجتمعة. (اقرب الموارد). سنگ سخت . (مهذب الاسماء). || سختی سرمای زمستان . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله