ترجمه مقاله

صالح

لغت‌نامه دهخدا

صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن احمدبن ابی بکر حلبی ، معروف به دادیخی . وی فقیه ، اصولی و کاتب بود و نزد پدر خویش و محمودبن ابی الشناء باذستانی و ابوالحسین علی بن ابراهیم عطار و عبدالقادربن بشیر و جز آنان تلمذ کرد، و از ایشان اجازت یافت و چندی نیابت قضاء اریحه و ادلب و حلب داشت . پدر وی از اعیان حلب بود و چون دختر صالح بن ابراهیم بن عبداﷲ دادیخی را به زنی گرفت بدین لقب معروف شد و او را صالحی نیزخوانند و صالح لقب دادیخی را از سوی مادر دارد. مولد وی یکی از دو جمادی 1138 هَ . ق . باشد و بسال هزارو دویست و اندی درگذشت . (اعلام النبلاء ج 7 ص 148).
ترجمه مقاله