ترجمه مقاله

صالح

لغت‌نامه دهخدا

صالح . [ ل ِ ](اِخ ) ابن سلطان بن حسین حلبی . وی شافعی مذهب و در ادب و نحو زبردست بود. مولد او به حلب در 1157 هَ . ق .و چون پدر وی پیوسته سفر میکرد نزد جد خود نشأت یافت و جد او از شاگردان ابوعبدالقادر محمدبن صالح مواهبی است . و چون صالح به چهارده سالگی رسید جد او درگذشت . صالح نزد عبدالهادی مصری و عبدالقادر دیری و ابوالیمن تاج الدین محمدبن طاهای عقاد و جز ایشان تلمذ کرد و از آنان و از ابوالفیض صاحب تاج العروس فی شرح القاموس اجازه ٔ روایت دارد. او را شعری اندک است . و اجازه ٔ مشجر مشتمل بر سلسله ٔ سند قرائت از اساتید خویش تا قراء سبعة ترتیب کرده و او به استنساخ کتابها علاقه ای خاص داشت . (اعلام النبلاء ج 7 صص 174 - 178).
ترجمه مقاله