ترجمه مقاله

صابوته

لغت‌نامه دهخدا

صابوته . [ ت َ / ت ِ ] (اِ) سابوته . زن پیر هفتادساله را گویند. (برهان قاطع). زن پیر بود به زبان آسیان [یعنی مردم آس ]. قریع گوید :
مرا که سال به هفتادوشش رسید و رمید
دلم ز شله ٔ صابوته و ز هره ٔ تاز.

(از لغت فرس ).


ترجمه مقاله