شیرین تبسم
لغتنامه دهخدا
شیرین تبسم . [ ت َ ب َس ْ س ُ ] (ص مرکب ) آنکه خنده ٔ وی دارای حلاوت باشد. (ناظم الاطباء). با لبخند دلفریب :
شیرین تبسمی که مرا راه دل زده ست
از موم مهر بر دهن انگبین زده ست .
شیرین تبسمی که مرا راه دل زده ست
از موم مهر بر دهن انگبین زده ست .
صائب تبریزی (ازآنندراج ).