شکنیلغتنامه دهخداشکنی . [ ش ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شکن . (فرهنگ لغات ولف ) : شمیران شکنی سرافراز دهرپراکنده بر نیزه و تیغ زهر.فردوسی .