ترجمه مقاله

شکد

لغت‌نامه دهخدا

شکد. [ ش ُ ] (ع اِ) سپاس منعم بر نعمت به لغت یمن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شکر و سپاس . (ناظم الاطباء). شکر. (از اقرب الموارد). || عطا و بخشش . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عطای بی عوض . (یادداشت مؤلف ). در لغت ثعالبی آمده است : «شکد، بخشش ابتدابه ساکن است و اگر در جزای بخشش دیگری باشد شُکْم نامیده میشود». || آنچه توشه داده باشد انسان از شیر یا کشک یا چربی یا خرما تا آنها را از منازلشان بیرون برد. || گندم درهنگام درو آن . || آنچه از خوردنی و آشامیدنی در خانه گذارند. ج ، اشکاد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله