ترجمه مقاله

شهریار

لغت‌نامه دهخدا

شهریار. [ ش َ ] (اِخ ) نام پسری خرد از هرمزد که بهرام چوبینه او را بجای هرمزد [ پس از گریختن پرویز به آذربایجان ] بپادشاهی نامزد کرد. (یادداشت مؤلف ) : پس چون ماهی چند برآمد و بهرام بملکت همی بود هرمز را پسری بود خرد، نام وی شهریار، بهرام ملک خویش را دعوی نکرد، گفت من این ملک بر شهریاربن هرمز همی نگاه دارم . (ترجمه ٔ بلعمی از سبک شناسی بهار ج 2 ص 13).
ترجمه مقاله