ترجمه مقاله

شنظیر

لغت‌نامه دهخدا

شنظیر. [ ش ِ ] (ع اِ) سنگ بزرگ که از سرکوه شکافته برافتد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || اطراف و کرانه ٔ کوه . ج ، شُناظیر. (ازاقرب الموارد). || (ص ) بدخوی پلیدزبان . (منتهی الارب ). رجل شِنْغیر شنظیر؛ بدخوی و فحاش . ج ، شناظیر. (از اقرب الموارد). پست خوی . (مهذب الاسماء).
- بنوشنظیر ؛ بطنی است کوچک از عرب . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله