شمید
لغتنامه دهخدا
شمید. [ ش َ ] (مص مرخم ، اِمص ) شمیدن . (ناظم الاطباء). رجوع به شمیدن شود. || آشفتگی . سرگردان شدگی . شمیدگی . || هراسیدگی . || حیرانی . سرگشتگی . || (ص ) مدهوش از عشق و از اندوه و اضطراب . (ناظم الاطباء). بمعنی بیهوش باشد. (برهان ) (آنندراج ) (از لغت فرس اسدی ) (از انجمن آرا). || متنفر. رمیده . (ناظم الاطباء).