ترجمه مقاله

شقحاء

لغت‌نامه دهخدا

شقحاء. [ ش َ ] (ع ص ) رغوة شقحاء؛ سرشیر که در سپیدی خالص نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || اشقر (سرخ و سپید). (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله