ترجمه مقاله

شفیق منصور

لغت‌نامه دهخدا

شفیق منصور. [ ش َ م َ ] (اِخ ) از پیشروان و پیشوایان مبارز و صدیق و شایسته ٔ انقلاب در دوره ٔ تسلط انگلیس بر مصر بود. وی درجه ٔ دکتری حقوق و سمت نمایندگی مجلس را داشت . تولد و تحصیل وی در قاهره بود. در دوران تحصیل در دانشکده ٔ حقوق به جمعیت سری انقلابی که پطرس غالی پاشا بسال 1910 م . تشکیل داده بود پیوست و از اینرو از دانشگاه اخراج گردید. پدرش او را برای ادامه ٔ تحصیل به اروپا فرستاد و او پس از اخذ درجه ٔ دکتری حقوق به مصر بازگشت و مدرسه ای تأسیس نمود و بسبب فعالیتهای سیاسی به مالت تبعید شد و در سال 1919 م . مجدداً به قاهره بازگشت و نخست به حزب وطنی و سپس به حزب وفد گروید و جمعیت سری تشکیل داد و به اتهامات گوناگون تحت تعقیب قرار گرفت . وی تمایلات صوفیگری داشت و نوشته هایی در این زمینه دارد. و نیز معتقد بود که استقلال کشور جز از راه ترور سیاسی امکان پذیر نیست و این عقیده ٔ خود را آشکارا بیان میداشت . در آخر اسم جمعیت خود را «جمعیةالفدایین » و بعد «جمعیة قتل الانجلیز» اعلام کرد. اعضای این جمعیت عموماً اسامی مستعار داشتند. او در حدود چهل سال عمر کرد و بسال 1344 هَ . ق . تیرباران گردید. (از اعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله