ترجمه مقاله

شطط

لغت‌نامه دهخدا

شطط. [ ش َ طَطْ ] (ع مص ) تجاوز کردن از حد و مرتبه ٔ خود و دور شدن از حق و اندازه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). از حد درگذشتن . (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 161) (دهار) (از غیاث اللغات ). || ستم کردن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). جور کردن . (غیاث اللغات ) (از اقرب الموارد). ظلم کردن بر کسی و دشواری نمودن بر وی . (ناظم الاطباء). || دور رفتن ستور درچرا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || غلو کردن در بهای چیزی . (از اقرب الموارد). || سخت گفتن . (ناظم الاطباء). رجوع به شطوط شود. || افراط کردن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله